ترجمه مقاله

قلمه

لغت‌نامه دهخدا

قلمه . [ ق َ ل َ م َ / م ِ ] (اِ) قطعه های شاخ تر که بر زمین غرس کنند. ترکه ٔکوچک پاره ای از درختان که بر زمین نشانند تا بروید.شاخی از گل یا درخت که مورب برند و بنشانند و آن ریشه آرد و نمو کند. (یادداشت مؤلف ). ترکه ٔ سر و ته بریده که بزمین فروبرند تا شاخ و برگ آرد و درختی شود. (یادداشت مؤلف ): قلمه ٔ تبریزی . قلمه ٔ چنار. قلمه ٔگل سرخ . قلمه ٔ مو. قلمه ٔ بید. رجوع به قلمچه شود.
ترجمه مقاله