ترجمه مقاله

قل

لغت‌نامه دهخدا

قل . [ ق ِل ل ] (ع مص ) کم گردیدن . || کم شدن مال کسی . || لاغر وکوتاه شدن . (اقرب الموارد). || (اِ) هسته ٔ خرما یگانه رسته ٔ سست . (منتهی الارب ) (اقرب الموارد) (ناظم الاطباء) (بحرالجواهر). || لرزه و فسره . (اقرب الموارد): اخذه قل ؛ ای رعدة. (منتهی الارب ). || لرزه از خشم یا از طمع. (ناظم الاطباء) (منتهی الارب ). ج ، قِلَل . (منتهی الارب ). || دیوار کوتاه . (اقرب الموارد). || (اِمص ) کمی . (منتهی الارب ).
ترجمه مقاله