ترجمه مقاله

قمری آملی

لغت‌نامه دهخدا

قمری آملی . [ ق ُ ی ِ م ُ ] (اِخ ) سراج الدین . ازشاعران است . در احوال او اختلاف است . بعضی او را خوارزمی و بعضی جرجانی دانند و غالباً گویند آملی است . گویند با عمادی شهریاری و کمال اسماعیل و اقران ایشان معاصر بوده و مداحی سلطان غیاث الدین ملکشاه خوارزمی را مینموده و در هر حال طبع خوشی داشت . او راست :
سرافشان تیغ او در رزم همچون شمع در گرمی
زرافشان دست او در بزم همچون شاخ در سرما
سرشت طبع او با لطف همچون شیر با باده
سنان رمح او با خلق همچون خار با خرما.

(مجمع الفصحاء ج 1 ص 477).


ترجمه مقاله