ترجمه مقاله

قمطر

لغت‌نامه دهخدا

قمطر. [ ق ِ م َ ] (ع ص ) شتر قوی دفزک . (اقرب الموارد) (منتهی الارب ). || مرد کوتاه بالا. (منتهی الارب ). الرجل القصیر الضخم . (اقرب الموارد). || (اِ) کتاب دان . (منتهی الارب ). آنچه در آن کتاب نگهداری شود. (اقرب الموارد). || خنور شکر و نبات :
شکر ز قمطر برگشادی
شربت کردی ولی ندادی .

نظامی (لیلی و مجنون ص 121).


|| آنچه در پای مردم اندازند. (منتهی الارب ). || چوبی که در پای مجرمین قرار دهند. (اقرب الموارد). || سگ با پای بند از جهت کجی هر دو ساق . (منتهی الارب ) (اقرب الموارد).
ترجمه مقاله