قهرمانی
لغتنامه دهخدا
قهرمانی . [ ق َ رَ ] (حامص ) کار و عمل قهرمان . فرمانروایی . || کارفرمایی . || پهلوانی . دلیری . (فرهنگ فارسی معین ) :
آن تیغزنان بقهرمانی
بر شاه کنند پاسبانی .
|| نگهبانی . محافظت . (فرهنگ فارسی معین ).
آن تیغزنان بقهرمانی
بر شاه کنند پاسبانی .
نظامی .
|| نگهبانی . محافظت . (فرهنگ فارسی معین ).