ترجمه مقاله

قوره تو

لغت‌نامه دهخدا

قوره تو. [ رَ ت ُ ] (اِخ ) نام یکی از دهستانهای بخش مرکزی قصرشیرین . محصول آن غلات ، دیم و صیفی کاری . شغل سکنه ٔ آن زراعت و گله داری است . این دهستان از 8 آبادی کوچک تشکیل شده و جمعیت آن در حدود 950 تن و قرای مهم آن هدایت ، شهسواری و برارعزیز است . (از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 5).
ترجمه مقاله