ترجمه مقاله

قوروق

لغت‌نامه دهخدا

قوروق . (ترکی ، ص ) خشک . || (اِ) غوره که آن را به عربی حصرم خوانند. (سنگلاخ ). || منع و حراست و به این معنی بدون اشباع مستعمل است . (سنگلاخ ص 286). رجوع به قورُق و قرق شود.
ترجمه مقاله