قورچی
لغتنامه دهخدا
قورچی . (اِخ ) شاه محمد. شعر فارسی و ترکی را خوب میگوید. این مطلع او راست :
بقصد خون من برخاست باهر کس که بنشستم
بجان من بلایی راست شد با هرکه پیوستم .
بقصد خون من برخاست باهر کس که بنشستم
بجان من بلایی راست شد با هرکه پیوستم .
(مجالس النفائس ص 167).