ترجمه مقاله

قوعلة

لغت‌نامه دهخدا

قوعلة. [ ق َ ع َل َ ] (ع اِ) کوه کوچک خرد. (از اقرب الموارد) (منتهی الارب ) (ناظم الاطباء). پشته ٔ خرد. || (ص )عقاب قوعلة؛ عقاب کوه باش یا عقاب برآینده بر کوه . (منتهی الارب ). || (مص ) نشستن بر کوه کوچک خرد: قوعل الرجل ؛ قعد علی القوعلة. (اقرب الموارد).
ترجمه مقاله