ترجمه مقاله

قوق

لغت‌نامه دهخدا

قوق . (ع ص ) مرد نیک دراز. || (اِ) مرغی است آبی درازگردن . (منتهی الارب ) (از اقرب الموارد)(آنندراج ). || کس زن . (منتهی الارب ). فرج زن . || جای بی موی از سر. (ناظم الاطباء).
ترجمه مقاله