ترجمه مقاله

قوم

لغت‌نامه دهخدا

قوم . (ع اِمص )اقامت . قَوم . (اقرب الموارد). رجوع به ماده ٔ قبل شود. || (اِ) زین پوش . || نی که میان آن کاواک نباشد. (فرهنگ فارسی معین ) (آنندراج ).
ترجمه مقاله