ترجمه مقاله

قیرگون

لغت‌نامه دهخدا

قیرگون . (ص مرکب ) برنگ قیر. سیاه فام . (فرهنگ فارسی معین ) :
شب آمد جهان قیرگون شد برنگ
همه بازگشتند لشکر، ز جنگ .

فردوسی (از فرهنگ فارسی معین ).


ترجمه مقاله