ترجمه مقاله

قیس

لغت‌نامه دهخدا

قیس . (ع اِ) اندازه . (منتهی الارب ). القاس والقیس ؛ القدر: بینهما قاس ُ رمح و قیس رمح ؛ ای قدره .(اقرب الموارد) (المنجد). رجوع به قید و قاد شود.
ترجمه مقاله