ترجمه مقاله

لاسکوی

لغت‌نامه دهخدا

لاسکوی . [ ک ُ ] (اِ) نام جانورکی است کوچک و خوش آواز. (برهان ). ظاهراً سیره یا مرغ کوچک دیگری است و یا پرنده ٔ کوچکی که امروز سسک نامیده میشود. بعضی این را به معنی لحنی از الحان موسیقی یا آلتی از موسیقی گمان برده اند ولی من شاهدی برای آن نیافتم و بیت ذیل منوچهری ظاهراً منشاء این غلط و اشتباه است :
خول طنبوره تو گوئی زند و لاسکوی
از درختی به درختی شود و گوید آه .
لاسکوی در این شعر مثل طنبوره مفعول زدن نیست بلکه مبتدای جمله ٔ بعد است معطوف به خول و فاعل ِ فعل شدن به معنی رفتن و نام مرغی است .
ترجمه مقاله