ترجمه مقاله

لاعی

لغت‌نامه دهخدا

لاعی . (ع ص ) بددل . بیمناک که ادنی چیزی در فزع آرد او را. || لیسنده . گویند: مابها لاعی قرو؛ ای من یَلحس عُسّاً؛ معناه مابها احد. (منتهی الارب ). ما بالدار لاعی قرو؛ ای احد. (مهذب الاسماء).
ترجمه مقاله