ترجمه مقاله

لبن

لغت‌نامه دهخدا

لبن . [ ل َ ب َ ] (اِ) سیماب . جیوه (در اصطلاح کیمیاگران ). (برهان ذیل کلمه ٔ آبک ). و رجوع به سیماب شود.
ترجمه مقاله