ترجمه مقاله

لبن

لغت‌نامه دهخدا

لبن . [ ل َ ب َ ] (اِخ ) کوهی است از کوههای هذیل به تهامة. یاقوت گوید: ...کذا نقلناه عن بعض اهل العلم و الصحیح ماذکره الحفصی : لبن من ارض الیمامة و لم یکن ذوالرمة یعرف جبال هذیل و هو واد فیه نخل لبنی عبیدبن ثعلبة. قال ذوالرمة:
حتی اذا وجفت بهمی لوی لبن .
یصف حمیراً اجتزأت من اول الجزء حتی اذا وجفت البهمی - و وجیفها- اقبالها و ادبارها معالریح . (معجم البلدان ).
ترجمه مقاله