ترجمه مقاله

لجب

لغت‌نامه دهخدا

لجب .[ ل َ ج َ ] (ع اِ)بانگ و فریاد. (منتهی الارب ). لجب العسکر؛ بانگ لشکر. (مهذب الاسماء). || (مص )بانگ و فریاد کردن . (منتهی الارب ). بانگ کردن به انبوهی . (تاج المصادر) (زوزنی ). || پریشان و مضطرب شدن موج دریا. گویند: بحرٌ ذولجب ؛ اذا سمع اضطراب امواجه . (منتهی الارب ). تلجیب . (اقرب الموارد).
ترجمه مقاله