ترجمه مقاله

لسن

لغت‌نامه دهخدا

لسن . [ ل ِ ] (ع اِ) زبان . || سخن . || لغت . یقال : لکل قوم لسن یتکلمون بها و منه قراءة بعضهم الا بلسن قومه .(منتهی الارب ). || روزمره ٔ قومی (؟). (منتخب اللغات ). در کتب دست رس دیگر این معنی یافت نشد.
ترجمه مقاله