لشکرانگیزلغتنامه دهخدالشکرانگیز. [ ل َ ک َ اَ ] (نف مرکب ) آنکه به جمع کردن سپاه و سوق آن مأمور است : همی لشکرانگیز از ایران کنی بروبه همی جنگ شیران کنی .اسدی (گرشاسبنامه ص 58).