ترجمه مقاله

لقاء

لغت‌نامه دهخدا

لقاء. [ ل ِ ] (ع مص ) دیدار کردن . (منتهی الارب ). لقاءة. لَِقایة. لِقی . لُقی . لِقیان یا لُقیان . لقیة. لُقیانة یا لِقیانة. لُقی ّ. لُقی ً. لقاة. (منتهی الارب ). دیدن . || ادراک . رسیدن . (زوزنی ) (ترجمان القرآن جرجانی ). || کارزار کردن . (زوزنی ). کارزار. (مهذب الاسماء). || آرمیدن با زن . (غیاث ). و رجوع به لقا شود.
ترجمه مقاله