لقمه ربا
لغتنامه دهخدا
لقمه ربا. [ ل ُ م َ / م ِرُ ] (نف مرکب ) لقمه رباینده . شکمخواره :
با خویشتن آورده بهر مائده ای بر
کاسه شکنان ، زله کشان ، لقمه ربایان .
با همه خستگی دلم بوسه رباید از لبت
گربه ٔ شیردل نگر لقمه ربای چون توئی .
با خویشتن آورده بهر مائده ای بر
کاسه شکنان ، زله کشان ، لقمه ربایان .
سوزنی .
با همه خستگی دلم بوسه رباید از لبت
گربه ٔ شیردل نگر لقمه ربای چون توئی .
خاقانی .