ترجمه مقاله

لمعة

لغت‌نامه دهخدا

لمعة. [ ل ُ ع َ ] (ع اِ) اره ٔ گیاه خشک میان گیاه تر. ج ، لِماع . (منتهی الارب ). پاره ای از گیاه که خشک شده و سپید شده باشد. (منتخب اللغات ). || گروه مردم . (منتهی الارب ). گروه آدمیان . (منتخب اللغات ). || پاره ای از عضو که خشک ماند در وضو و غسل . (منتهی الارب ). آنجا که آب بوی نرسد در غسل و طهارت . (مهذب الاسماء). || اندکی از زندگانی . || جای درخشان رنگ از اندام . (منتهی الارب ).و سپیدی که بر سر باشد. (منتخب اللغات ). ج ، لُمع.
ترجمه مقاله