ترجمه مقاله

لنباندن

لغت‌نامه دهخدا

لنباندن . [ لُم ْ دَ ] (مص ) (در تداول عوام ) چیز نرم بزرگی را فروبردن . بلعیدن لقمه ٔ نرم و بزرگ . با لقمه های بزرگ فروبردن . خوردن و فرودادن با ولع. با شره و حرص نیم خائیده فروبردن . لقمه ٔ بزرگ را در یک سوی دهان تر کرده فروبردن . لنبانیدن .
ترجمه مقاله