ترجمه مقاله

لهم

لغت‌نامه دهخدا

لهم . [ ل ِ هََ م م ] (ع ص ) مرد روشن رای جوان مرد نیک کارگذار بسیارعطا. ج ، لهمون . || دریای بزرگ . || مرد سبقت گیرنده . || اسب نجیب نیکو درگذرنده از اسبان . (منتهی الارب ).
ترجمه مقاله