ترجمه مقاله

لواشک

لغت‌نامه دهخدا

لواشک . [ ل َ ش َ ] (اِ مصغر) لواشی که از رب ّ سطبرشده ٔ آلوچه ، آلو، قیسی و امثال آن کنند. لواشه . آن آلو یا گوجه است که پزند و پوست و هسته ٔ آن را دور کنند و به قوام آرند و چون نان لواش نازک سازند خوردن را. چیزی چون نانهای لواش پهن و مدور که از شیره ٔ قوام آمده ٔ آلو کنند. || لواش خُرد. مصغر لواش (نان ).
ترجمه مقاله