ترجمه مقاله

لولو

لغت‌نامه دهخدا

لولو. (اِ) قسمی سگ کوچک جثه ٔ درازپشم . || فاروغ . یک سر دو گوش . کُخ . بُغ. صورت مهیبی که برای ترسانیدن اطفال سازند. (آنندراج ) (برهان ). وجودی وهمی که بچه های خرد را بدان ترسانند. بخ . مترس اطفال . ضاغث . ضاغب . لولوخرخره . لولوخرناس . صورتی مهیب که بدان کودکان را ترسانند. صورتی وهمی که بدان اطفال را ترسانند و گاه زنی با پوستینی وارون در بر و دیگی بجای کلاه بر سر به اطفال خود را نماید و این بس زشت و مخالف اصول تربیت اطفال است .
- امثال :
لولو ممه را برده یا آن ممه را لولو برد .
ترجمه مقاله