ترجمه مقاله

لؤمة

لغت‌نامه دهخدا

لؤمة. [ل ُ ءَ م َ ] (ع ص ) آنکه کار کرده ٔ دیگری را حکایت کند. || (اِ) افزارهای آماج و ساختگی آن . (منتهی الارب ). جمله آلات برزگر. (مهذب الاسماء). جماعة اداة الفدان . (از اقرب الموارد). || آنچه از رخت خانه عاریت ندهند از نغزی آن . (منتهی الارب ).
ترجمه مقاله