ترجمه مقاله

لو دادن

لغت‌نامه دهخدا

لو دادن . [ ل َ / لُو دَ ] (مص مرکب ) (عامیانه ) لاو دادن . رجوع به لاو دادن شود.
- به لو دادن ؛ از دست دادن .از دست بدادن .
- لو دادن چیزی را یا مالی را ؛ به مفت از دست دادن . به رایگان از دست دادن . از دست دادن به رایگان یا به ثمن بخس . به رایگان یا به نرخی ارزان از دست دادن . از دست دادن بی عوض .
- لو دادن خود را ؛ گناه خود را ابلهانه اظهار کردن . راز خود را آشکار کردن .
- لو دادن کسی را ؛ سرّ او را بروز دادن . راز او را فاش کردن . پنهانی را به دست دادن . راز بد او را فاش کردن . آشکار کردن سر کسی را. راز کسی را آشکار کردن . گناه سپرده ٔ او را فاش کردن . سر اورا گفتن . راز پرده ٔ او آشکار کردن . لو دادن شریک جرم خود را. تباهکاری وی را بروز دادن : زن از سرقت شوی باخبر بود چون او را نوید دادند شوهر را لو داد.
- لو دادن ناموس خود را ؛تن دادن که با وی تبهکاری کنند. به بی عصمتی تن دادن . راضی شدن که با وی فساد کنند. عفاف خود را از دست دادن .
ترجمه مقاله