ترجمه مقاله

لک شدن

لغت‌نامه دهخدا

لک شدن . [ ل َ ش ُ دَ ] (مص مرکب ) لک شدن جامه ؛ رنگ نقطه ای از آن بگردیدن . بر اثر آلودگی به چیزی یا براثر ریزش شیئی مایع نقطه ٔ مخالف رنگ اصلی بر آن پیدا شدن . قطره ٔ مایع رنگین یا روغن بر آن افتادن و رنگ محل افتاده را تغییر دادن .
ترجمه مقاله