ترجمه مقاله

لیا

لغت‌نامه دهخدا

لیا. [ ل ِی ْ یا ] (اِخ ) نام یکی از دو دختر شعیب ، زن یعقوب . نام دختر مهتر لیان که یعقوب او را تزویج کرد و یعقوب را شش فرزند از بطن وی در وجود آمد: روبیل ، شمعون ، لاوی ، یهودا، زبالون (زابلون ، قاموس الاعلام ترکی )، یشجر یا بشناجر (اساحر، قاموس الاعلام ترکی ). (حبیب السیر ج 1 ص 23 و قاموس الاعلام ترکی ) :
یکی بود از آن هردو لیّا به نام
چو سرو روان و چو ماه تمام .

شمسی (یوسف و زلیخا).


و رجوع به لیئة شود.
ترجمه مقاله