ترجمه مقاله

لیس بازی

لغت‌نامه دهخدا

لیس بازی . (حامص مرکب ) قسمی بازی افکندن با سکه . بازی که با مسکوکات کنند با فکندن آن به فاصله و سپس با مسکوکی دیگر آن را هدف کردن . (در قزوین ، با سنگ صاف نازک قدر بدستی بازی کنند و آن سنگ را لیس گویند). || شیر یا خط بازی .
ترجمه مقاله