ترجمه مقاله

لیوک

لغت‌نامه دهخدا

لیوک . [ لی وَ ] (اِ) پسر امرد ضخیم لک و پک را گویند. (برهان ). پسر ساده . پسر امرد ضخیم که آن را لک و پک گویند. (آنندراج ) :
مرزش اندرخورد کیر لیوکی .

معاشری (از حاشیه ٔ فرهنگ اسدی نخجوانی ).


ترجمه مقاله