ترجمه مقاله

مئثب

لغت‌نامه دهخدا

مئثب . [م ِءْ ث َ ] (ع اِ) گلیم خرد که به خود درکشند. (منتهی الارب ). نوعی از چادر که بر خود پیچند. (ناظم الاطباء) (از ذیل اقرب الموارد). || زمین نرم و هموار. (منتهی الارب ) (از اقرب الموارد). زمین نرم . (ناظم الاطباء). || زمین بلند. (منتهی الارب ). زمین برآمده و مرتفع. (ناظم الاطباء) (از اقرب الموارد). || جویچه . ج ، مآثب . (منتهی الارب ) (ناظم الاطباء). جدول یعنی نهر کوچک . (از اقرب الموارد). || شمشیر کوتاه یا سلاحی دیگر که بدان برکسی حمله کنند. (ناظم الاطباء) (از فرهنگ جانسون ).
ترجمه مقاله