ترجمه مقاله

مابعد

لغت‌نامه دهخدا

مابعد. [ ب َ ] (ع اِ مرکب ) پس از آن . سپس آن . (ناظم الاطباء). مقابل ماقبل . (یادداشت به خط مرحوم دهخدا).
- مابعدالطبیعة ؛ چیزی که سوای طبیعت است یعنی علم الهی . (آنندراج ) (غیاث ). علم اعلی . (یادداشت به خط مرحوم دهخدا). نزد قدما یکی از شعب حکمت نظری که اصول آن علم الهی و فلسفه ٔ اولی و فروع آن معرفت نبوت و امامت و معاد است . ارسطو این بخش از حکمت را پس از علم طبیعت (فیزیک ) قرار داد وآن را متافیزیک یعنی بعد از فیزیک نامید و سپس این نام بر این علم اطلاق شد. (از فرهنگ فارسی معین ). ماوراءالطبیعه . رجوع به ماوراءالطبیعه شود.
ترجمه مقاله