ترجمه مقاله

مادردخت

لغت‌نامه دهخدا

مادردخت . [ دَ دُ ] (اِ مرکب ) تودری را گویند و آن تخمی باشد ریزه و آنرا در صفاهان قدومه خوانند. خوردن آن قوت باه دهد. (برهان ) (آنندراج ). تودری . (ناظم الاطباء).
ترجمه مقاله