ترجمه مقاله

مادینه

لغت‌نامه دهخدا

مادینه . [ ن َ / ن ِ ] (ص نسبی ، اِ) مادین . (آنندراج ) (ناظم الاطباء). منسوب به ماده . مؤنث . مقابل نرینه ، مذکر. (فرهنگ فارسی معین ) : پس آنگاه که نهاد آن مادینه را، گفت : ای پروردگار من بدرستی که من نهادم آنرا مادینه و خدای داناتر است به آنچه نهاد و نیست نرینه چون مادینه و من نهادم او را مادینه ... (تفسیر ابوالفتوح ، ازفرهنگ فارسی ایضاً). و رجوع به مادین و ماده شود.
ترجمه مقاله