ترجمه مقاله

مارافسای

لغت‌نامه دهخدا

مارافسای . [ اَ ] (اِخ ) حوا. (یادداشت به خط مرحوم دهخدا) : مارافسای میان او بد و جامی به هر دو دست گرفته . (التفهیم ). سیزدهم صورت حوا، ای مارافسای . (التفهیم ). رجوع به حواء (صورت فلکی ) شود.
ترجمه مقاله