ترجمه مقاله

مارون

لغت‌نامه دهخدا

مارون . (معرب ، اِ) نام دوایی است که آن را مروخوش گویند، بخار آن درد سر را نافع است . (برهان ) (آنندراج ). نام دارویی که مرو خوش بو نیز گویند. (ناظم الاطباء). معرب از یونانی مارن . (حاشیه ٔ برهان چ معین ). یکی از گونه های مریم نخودی . (فرهنگ فارسی معین ). و رجوع به ابن بیطار ج 4 ص 216 شود. || سنگی است که آن را با سرمه در چشم کشند سفیدی را ببرد. (برهان ) (آنندراج ). یک قسم سنگی که در سرکه حل کرده در داروهای چشم داخل کنند. (ناظم الاطباء). سنگی است که دفع بیاض العین را مفید است . (نزهةالقلوب ).
ترجمه مقاله