ترجمه مقاله

ماسکة

لغت‌نامه دهخدا

ماسکة. [ س ِ ک َ ] (ع ص ، اِ) قوتی است که غذا را گیرد مدت طبخ هاضمه . (منتهی الارب ) (آنندراج ) (ناظم الاطباء). و رجوع به ماسکه شود. || پوست پاره ای که بر روی کودک و اسب کره باشد. (منتهی الارب ) (آنندراج ) (ناظم الاطباء) (از اقرب الموارد). || بیننا ماسکة رحم ؛ در میان ما خویشی بهم درپیوسته است . (ناظم الاطباء) (از اقرب الموارد).
ترجمه مقاله