ترجمه مقاله

مالاکلام

لغت‌نامه دهخدا

مالاکلام . [ ک َ ] (ع ص مرکب ) آنچه در آن جای سخن و مجال حرف زدن نباشد. (آنندراج ). مأخوذ از تازی ، ناگفتنی و غیرقابل تقریر و بی گفتگو و بی چند و چون و بی چانه . (ناظم الاطباء) : ادرار مدام وانعام مالاکلام تمام دور دور و عهد عهد مقرر و مسلم دارند. (ترجمه محاسن اصفهان ص 120). اگر مورخ اندیشه کند که چیزی نویسد که محقق و مالاکلام باشد. (رشیدی ).
ترجمه مقاله