ترجمه مقاله

مالیدنی

لغت‌نامه دهخدا

مالیدنی . [ دَ ] (ص لیاقت ) درخور مالیدن . (یادداشت به خط مرحوم دهخدا). || دوا که بر ظاهر بشره مالند. مقابل خوردنی . که تنها برای مالیدن است نه خوردن : دواهای مالیدنی . (یادداشت به خط مرحوم دهخدا).
ترجمه مقاله