ترجمه مقاله

ماهان

لغت‌نامه دهخدا

ماهان . (اِخ ) شهری است [ به ناحیت کرمان ] با نعمت بسیار و هوای درست . (حدود العالم ). شهری است در کرمان در دو منزلی سیرجان و پنج منزلی خبیص . (از معجم البلدان ). قصبه ای از توابع کرمان است و مزار شاه نعمت اﷲ ولی در آنجاست . (فرهنگ رشیدی ). نام قصبه ای است از توابع کرمان . (برهان ). نام قصبه ای است از توابع کرمان به خوشی آب و هوا معروف و سیدنورالدین حسین مشهور به شاه نعمت اﷲ ولی در آنجا متوطن بوده و خانقاه و ریاضت خانه داشته ... (از انجمن آرا) (ازآنندراج ). قصبه ٔ مرکز بخش ماهان شهرستان کرمان است که در 36 هزارگزی جنوب شرقی کرمان و در مسیر شوسه ٔ کرمان - بم واقع است . جلگه و سردسیر است و 7500 تن سکنه دارد. قالی بافی از صنایع دستی مردم است . (از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 8). و رجوع به ماده ٔ قبل شود.
ترجمه مقاله