ترجمه مقاله

ماهو

لغت‌نامه دهخدا

ماهو. [ ] (اِ) به معنی زیب و زینت باشد. (برهان ) (آنندراج ) (منتهی الارب ). زیب و زینت و آرایش . (ناظم الاطباء) :
ور ز چپ اندر آیدت آهو
خوب رو را چه حاجت ماهو.

آذری (از فرهنگ رشیدی ).


|| چوبدست شتربانان را نیز گویند که بدان شتر را برانند. (برهان ). صاحب برهان نوشته که چوب دستی ساربانان را نیز گویند و سهوکرده آن باهو است نه ماهو و به معنی عصاست . (انجمن آرا) (آنندراج ). بدین معنی مصحف باهو است .
ترجمه مقاله