ترجمه مقاله

مأصر

لغت‌نامه دهخدا

مأصر.[ م َءْ ص ِ / ص َ ] (ع اِ) زندان . ج ، مآصر و عامه آن را معاصر خوانند. (منتهی الارب ) (آنندراج ). زندان . (ناظم الاطباء). || زنجیر یا طنابی که به پهنای نهر کشند تا از عبور کشتی ممانعت کند. (یادداشت به خط مرحوم دهخدا). مانعی که در سر راه و یا در مقابل کشتیها در رودخانه ایجاد کنند تا ده یک را وصول کنند. (از اقرب الموارد).
ترجمه مقاله