ترجمه مقاله

مبتغی

لغت‌نامه دهخدا

مبتغی . [ م ُ ت َ غا ] (ع ص ، اِ) مبتغاء. (ناظم الاطباء) (آنندراج ). خواسته شده . درخواست کرده شده . دلخواه . خواست : فرمود تا به مبتغی و مقصود هر یک انعام و اسعاف و احسان ارزان داشته آید. (ترجمه ٔ محاسن اصفهان ص 92). || وام و دین و قرض . || حق . || کار. (ناظم الاطباء).
ترجمه مقاله