ترجمه مقاله

مبثوثة

لغت‌نامه دهخدا

مبثوثة. [ م َ ث َ ] (ع ص ) پراکنده و پریشان . (آنندراج ) (غیاث ). مؤنث مبثوث ، گسترده . ج ، مبثوثات . (یادداشت به خط مرحوم دهخدا) : و زرابی مبثوثة. (قرآن 16/88). و رجوع به ماده ٔ قبل شود. || چیز فاش شده . ج ، مبثوثات . (ناظم الاطباء). و رجوع به معنی دوم ماده ٔ قبل شود.
ترجمه مقاله