ترجمه مقاله

مبسوس

لغت‌نامه دهخدا

مبسوس . [ م َ ] (ع ص ) کوه ریزریز گشته و خاک کرده شده . (ناظم الاطباء) (از فرهنگ جانسون ). || مردی که پاره ای از مال وی تلف شده باشد. (ناظم الاطباء) (از فرهنگ جانسون ).
ترجمه مقاله