مبوبلغتنامه دهخدامبوب . [ م ُب َوْ وَ ] (ع ص ) مُبَوَّبَة. باب کرده شده . (ناظم الاطباء). تبویب شده . باب باب شده . باب باب کرده . (یادداشت به خط مرحوم دهخدا). و رجوع به ماده ٔ بعد شود.