ترجمه مقاله

متأبد

لغت‌نامه دهخدا

متأبد. [ م ُ ت َ ءَب ْ ب ِ ] (ع ص ) وحشت و نفرت نماینده . (آنندراج ). هراسان و گریزان و آن که از مؤانست احتراز می کند و از مردم گریزان است . (ناظم الاطباء). || خانه ٔ خالی از مردم که بدان وحوش الفت گیرند. (آنندراج ). منزلی که خالی از مردم شده و وحوش بدان الفت گرفته باشند. || دان دان شدن ازتابش آفتاب . (ناظم الاطباء). و رجوع به تأبد شود.
ترجمه مقاله